روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

مختصات جنون‌نامه

روزبه

به‌جای سخن، رقم‌زدن
__________________________

مثل درد برخورد موج و صخره
مثل خستگی یوزپلنگ بعد از ناکامی
مثل غم سوختن مزرعه‌ی سبز
مثل خنکی شب‌های کویر
مثل زیبایی ستاره‌های درخشان
مثل شکوه کوه
__________________________

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

کـه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
__________________________

مردم دوست داشتن
  • ۰۲/۰۲/۰۲

۵ مطلب با موضوع «قصیر» ثبت شده است

این جنگِ با خود چی بود که مذهب انداخت به جون ما؟

هارب
۲۰ فروردين ۰۳ ، ۱۶:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

تایم‌لاین درونم با تایم‌لاین بیرون هماهنگ نیست.

هارب
۲۳ مهر ۰۲ ، ۰۱:۴۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

ساعت‌ها، بی‌وقفه، بی‌پروا گریستن؛ در یک آغوش امن.

هارب
۱۸ مهر ۰۲ ، ۰۰:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شاید زیست در یک جامعه‌ی عقب‌مانده ممکن باشد اما وقتی نزدیک‌ترین حلقه‌های لاجرم ارتباطی‌ات هم عقب‌مانده باشند؛ هوف..!

هارب
۱۴ مهر ۰۲ ، ۲۳:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

از تک تک افرادی که فردای خودکشی‌ام با تحیر از یکدیگر می‌پرسند:«چرا؟»، متنفرم.

هارب
۲۷ مرداد ۰۲ ، ۰۲:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱ نظر