روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

مختصات جنون‌نامه

روزبه

به‌جای سخن، رقم‌زدن
__________________________

مثل درد برخورد موج و صخره
مثل خستگی یوزپلنگ بعد از ناکامی
مثل غم سوختن مزرعه‌ی سبز
مثل خنکی شب‌های کویر
مثل زیبایی ستاره‌های درخشان
مثل شکوه کوه
__________________________

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

کـه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
__________________________

مردم دوست داشتن
  • ۰۲/۰۲/۰۲

Harakiri II

چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۳، ۱۲:۵۴ ب.ظ

نورون‌ها بخشی به نام دندریت دارند. Dendrite از واژه‌ی یونانی δένδρον(به معنای درخت) گرفته شده و خب پربی‌راه هم نیست(شکل1).

شکل1) تصویر یک نورون[1]

وظیفه‌ی دندریت‌ها دریافت پیام و انتقال‌شان به جسم سلولی‌ست و طبعا هرچه تعداد دندریت‌ها بیش‌تر باشد، پیام‌ها بیش‌تر و اتصالات بیش‌تر و فرصت بیش‌تری برای پردازش اطلاعات منتج می‌شود. کاهش نوعی پروتئین به نام BDNF‌[2] باعث کاهش انشعابات دندریتی می‌شود(این ماده نقش‌های مهم دیگری نیز در بقای سلول و کارکرد مغز دارد). کاهش این انشعابات پردازش اطلاعات در مغز را دچار اختلال می‌کند. این عدم پردازش باعث می‌شود فرد از زندگی لذت نبرد، تمرکز نداشته باشد، اشتهایش مختل شود(پرخوری/کم‌خوری)، ایضا خواب و نهایتا از دست دادن این اتصالات نورونی باعث می‌شود آدمی‌زاد گزینه‌های مختلف را نتواند ببیند و ناامید شده و در سطح حاد به خودکشی هم فکر کند. اسپویل: این بیماری افسردگی نام دارد. یک رابطه‌ی مهمی بین افسردگی و استرس وجود دارد:

افسردگی ∝ استرس

استرس خود می‌تواند موجب کاهش آزاد شدن BDNF شود و از طرفی اولین جایی که افسردگی مختل می‌کند محور HPA[3] است.

شکل2) محور HPA[4]

این محور استرس را مدیریت می‌کند. نکته‌ی درخور توجه این است که استرسی که می‌تواند منجر به افسردگی شود باید از نوع UCMS[5] (استرس غیرقابل پیش‌بینی مزمن خفیف) باشد؛ منظور این‌که فرد انتظارش را ندارد و احساس می‌کند توانایی کنترلش را ندارد. این‌جور وقت‌ها حق با آخوندهاست =) جدی جدی اعتقاد به خدا آدم را از امراض روحی در امان می‌دارد. خلاصه آدم‌ها یا مسجد می‌روند یا تراپی. این روزها فکر می‌کنم از بزرگ‌ترین مبلغین دین در تاریخ کارل مارکس است، آن دم که بیان داشت:

"دین افیون توده‌ها است."

از این نقطه‌ی کوه صورت مسئله‌ انسانی‌ست مغروق[6] و خب من می‌فهمم وقتی مدام بیمکس روی اضطراب تاکید می‌کند دقیقا دارد از چه چیزی صحبت می‌کند.

___________________________________________________

[1] Img source: Faradars

[2] Brain-Derived Neurotrophic Factor

[3] Hypothalamic-Pituitary-Adrenal Axis

[4] Img source: Wikipedia

[5] Unpredictable Chronic Mild Stress

[6] Post 187

۰۳/۰۱/۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
هارب

نظرات  (۲)

احتمالا اعتقاد به خدا آدم رو از بعضی امراض روحی در امان بداره اما گمونم تضمینی نیست که به بعضی دیگه دچار بکنش یا چی.:)))

پاسخ:
ببین اگه استعداد سایکوز رو داری که یه لحظه‌ هم درنگ نکن! شیرجه بزن در آغوش عرفان اسلامی.
اگه مستعد نارسیسی شک نکن کلیسای کاتولیک.
اگه مستعد سایکوپاتی واقعا با یهودیت می‌تونی سعادت رو برای خودت تضمین کنی.
اگه مستعد اسکیزوییدی برو سمت عرفانای شرق، اون‌ورا.
خلاصه باید ببینی ژنات به چی گرایش دارن، جبر رو بپذیر و تسلیم امر خدواند یکتا شو. ببین ولی اگه OCD داری خیلی سمت مذهب نرو سیسی‌جون اینا احکام نجسی دارن بدتر داغون می‌شی.
اگرم اصلا مشکل روانی نداری که همون برو تراپی =)))

سبحان الله؛ به‌عنوان یک فیزیکدان تقریر خوبی کردی

اما یک نکته‌ای داره... جمله‌ی جناب مستطاب مارکس (قدس سره الشریف) رو من این‌طور فهم می‌کنم که «اگر توده باشی، دین برات افیونی (تخدیری) میشه» با توجه به رویکردهای بزرگوار، تاکید رو بیشتر روی توده می‌بینم تا افیون! مواجهه‌ی غیرتوده‌وارانه با دین، دین رو از کارکرد تخدیری خارج و به درمان نزدیک ‌می‌کنه.
و البته یادمون هم نره که «افسردگی در حقیقت از دست دادن قابلیت انعطاف‌پذیری در رفتار انسانه»
 

پاسخ:
درباره‌ی جمله‌ی آخرت قبلا هم بهت گفتم درگیری دارم و باید یک پست مستقل ازش بنویسم.
درباره‌ی رویکرد مارکس خب واقعا نمی‌دونم. نکته‌ات جالبه و کاش بنویسی که چرا مواجهه‌ی غیرتوده‌وارانه با دین، دین رو از کارکرد تخدیری خارج و به درمان نزدیک ‌می‌کنه.
من البته از رویکرد خودم نوشتم و تفسیر به رای کردم. مستقل از این‌که دین حقیقی درونش داشته باشه، ادعاهاش می‌تونه واقعیت داشته باشه. یعنی اگر دین اون چیز والای سفید نیست و ساخت دست بشره خب چه اشکال داره؟ بالاخره که آدمی‌زاد به مرهمی برای درداش نیاز داره و چه سیستمی بهتر از دین سازگارتر و پرکارکردتره؟ هرچند تخدیری هم باشه(بدبینانه‌ترین رویکرد) بازم نماز خوندن بهتر از وینستون کشیدنه.
و در نهایت ممنون از جناب بی‌گانه که دوره‌ی فارماکولوژی رو در اختیار ما قرار گذاشتن تا استفاده ببریم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی