روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

مختصات جنون‌نامه

روزبه

به‌جای سخن، رقم‌زدن
__________________________

مثل درد برخورد موج و صخره
مثل خستگی یوزپلنگ بعد از ناکامی
مثل غم سوختن مزرعه‌ی سبز
مثل خنکی شب‌های کویر
مثل زیبایی ستاره‌های درخشان
مثل شکوه کوه
__________________________

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

کـه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
__________________________

مردم دوست داشتن

من بازگشتم

پنجشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۴، ۰۲:۱۸ ق.ظ

دقیقا 369 روز پیش خورشید برایم غروب کرد. بسیار اما بیش از 369 روز بر من گذشت تا بفهمم آفتابی‌ست پی هر شب تاری...

اکنون بازگشتم
زنده‌تر
چشم‌گشوده‌تر
دونده‌تر
و البته مجنون‌تر...

پس به‌قول هم‌ولایتی‌ام:

پیش به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن

۰۴/۰۸/۰۹ موافقین ۴ مخالفین ۰
هارب

نظرات  (۲)

چهارم آبان پارسال بوده پس ....

چقدر خوب که بازگشتین 

چقدر خوب که چشم گشوده تر 

و زنده تر 

ودونده تر 

و مجنون تر

 

بهتون بابت این ترها تبریک میگم

پاسخ:

گویند سنگ لعل شود در مقامِ صبر

آری شود، ولیک به خونِ جگر شود


بچه‌تر که بودم فکر می‌کردم شاعر یه چی پرونده و قرار نیست همه‌ی سنگ‌ها لعل بشن اما سنگ من شد؛ به خون جگر! اما شد!

۰۹ آبان ۰۴ ، ۰۷:۳۵ .. ــاوقــ ـــاتـــ ..

خوش آمدی 

خوشحال شدم.

پاسخ:
خوش‌حالم که شما هستید ^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی