روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

مختصات جنون‌نامه

روزبه

به‌جای سخن، رقم‌زدن
__________________________

مثل درد برخورد موج و صخره
مثل خستگی یوزپلنگ بعد از ناکامی
مثل غم سوختن مزرعه‌ی سبز
مثل خنکی شب‌های کویر
مثل زیبایی ستاره‌های درخشان
مثل شکوه کوه
__________________________

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

کـه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
__________________________

مردم دوست داشتن
  • ۰۲/۰۲/۰۲

16:42، نشسته و به در نگاه کرده

سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ۰۵:۵۳ ب.ظ

قم که بودم فکر می‌کردم عمده دوستانم تهرانند، اکنون که تهرانم فکر می‌کنم عمده دوستانم قم‌اند. چقدر بی‌عرضه! تراپیست می‌گفت اکنون به هم‌دلی نیاز دارم؛ باید با دوستانم صحبت کنم. دیشب مهندس می‌گفت با دوستانم بیرون بروم، گفتم دوستان زیادی ندارم.

۰۲/۰۹/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
هارب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی