روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

مختصات جنون‌نامه

روزبه

به‌جای سخن، رقم‌زدن
__________________________

مثل درد برخورد موج و صخره
مثل خستگی یوزپلنگ بعد از ناکامی
مثل غم سوختن مزرعه‌ی سبز
مثل خنکی شب‌های کویر
مثل زیبایی ستاره‌های درخشان
مثل شکوه کوه
__________________________

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

کـه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
__________________________

مردم دوست داشتن

لوزری که حال نوشتن هم ندارد

چهارشنبه, ۶ تیر ۱۴۰۳، ۰۲:۴۶ ق.ظ

کم‌تر از هشت ساعت به امتحان فیلد مانده و من هنوز نیمی از مباحث را نمی‌دانم؛ نمی‌دانم به این معنا که صفرم، که هنوز شروع نکردم، که سر کلاس هم حتی نبودم. می‌دانم قرار است این امتحان را خراب کنم، مثل الباقی چیزها. شکست خورده‌ام. شیره‌ی ته مانده‌ی روانم هم کشیده شده. در اضطراب پت و ام‌آر‌ای جانی نمانده. در دروی از بیمکس هیچ نایی. خراب کردم. مثل امتحان مکانیک کوانتومی پیشرفته‌ی 2 که چند روز پیش خراب کردم. مثل اوضاع ریه‌هایم که چند روز پیش پس از دو ماه ترک دوباره مصرف را با قدرت شروع کردم. مثل آن روز که در بیمارستان سینا نتوانستم تا آخر دوام آورم. مثل همه‌ی این ثانیه‌های این روزگارم؛ خراب کردم... خراب کردم...

۰۳/۰۴/۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
هارب

نظرات  (۱)

خیلی کم کم تر ازاونی که تصور کنی درست میشه 

حوصله کن

کاش امتحان رو غیبت می کردی خیلی بهتر بود 

مسائل بیماری هم داری 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی