روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

مختصات جنون‌نامه

روزبه

به‌جای سخن، رقم‌زدن
__________________________

مثل درد برخورد موج و صخره
مثل خستگی یوزپلنگ بعد از ناکامی
مثل غم سوختن مزرعه‌ی سبز
مثل خنکی شب‌های کویر
مثل زیبایی ستاره‌های درخشان
مثل شکوه کوه
__________________________

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

کـه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
__________________________

مردم دوست داشتن

چرا همی‌شکنی جان من ز سنگدلی؟

پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۰۲ ب.ظ

کاش صرفا یک دل‌نگرانی کوچک باشد، مگر نه که آدم مضطرب در محاسبات خطا می‌کند؟ کاش این بار اقل خطا کنم. مثل روزهایی که سر جلسه‌ی امتحان یک‌دوم‌های پشت انتگرال را فراموش می‌کنم. یا توان دو. یا چه می‌دانم. آخر کار تحلیل ابعادی می‌کنم می‌فهمم چرت و پرت نوشتم. کاش شنبه‌شب بفهمم تحلیلم چرند است. کاش این یک بار اشتباه کنم. کاش انقدر جهان در پی نشان دادن اوج تاریکی‌ها نباشد. کاش جهان دست نگه‌دارد؛ چشم آدم هم تا حدی توانایی تشخیص سیاه‌تر شدن را دارد.

۰۳/۰۵/۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
هارب

نظرات  (۱)

چی شده؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی