او را از آستین خالی دست راستش خواهی شناخت!
دیروز رفتم یه میتینگ خصوصی انتخاباتی
از فشل بودن مقامات و مقام بگذریم
میخوام دربارۀ خود سردار مهدوی حرف بزنم. سردار مهدوی در واقع سردار نیست. یعنی بیشتر از اینکه سرداریشو از دست مقامات گرفته باشه از دست مردم گرفته. نوجوان بودم اسمش رو رفقای اون زمانم زیاد میآوردن ولی اصلا برخورد نداشتم (و هنوز هم ندارم) ولی این شخص از دیروز رفته رو مخم. بدم رفته. بین خزعبلاتی که دیروز شنیدم یک حرف فقط مضخرف نبود؛ «ما خودمون رو مدیون انقلاب میدونیم»
اینقدری این جمله برام مهم بود که عینش رو همون لحظه نوشتم. شاید این جمله رو زیاد شنیده باشید به طرق مختلف اما این جمله در #حال برام خیلی حرفه! من خیلی وقتا خودم رو طلبکار میدونستم به صد دلیل که اینجا نمیگنجه(این رو کسی میگه که روزگاری ذکرِ اگه امام نبود من کجا بودم رو هزار مرتبه زمزمه میکرد)
اما
سردار مهدوی چرا باید خودش رو بدهکار بدونه؟؟؟ بابا مرد محترم به چی بدهکاری؟ چی بهت داده مگه؟ آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو میشود رو چی میگی؟ مؤمن یه دستتم دادی برا این انقلاب بعد بدهکارم میدونی خودتو؟ من دیگه ررررد دادم!
یکی بیاد بگه چی میشه که اینطوری میشه؟! فقط خواهشا آبدوغخیار و شعار تحویلم ندید.
دعا کنید جرئتی داشته باشم تا این سؤال رو از خود سردار بپرسم.
بله درست شنیدید؛ دعا کنید!