روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

روزبه

حجره‌ی کافری مشوش و مشغول

مختصات جنون‌نامه

روزبه

به‌جای سخن، رقم‌زدن
__________________________

مثل درد برخورد موج و صخره
مثل خستگی یوزپلنگ بعد از ناکامی
مثل غم سوختن مزرعه‌ی سبز
مثل خنکی شب‌های کویر
مثل زیبایی ستاره‌های درخشان
مثل شکوه کوه
__________________________

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

کـه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
__________________________

مردم دوست داشتن
  • ۰۲/۰۲/۰۲

جذاب لعنتی!

دوشنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۱، ۰۲:۰۶ ق.ظ

امروز بعد از کورس اصول فلسفی کوانتوم دفترم را برداشتم تا سوالم را یادداشت کنم که یادم نرود.(تا یادم نرفته بگویم حتما سوالات‌تان را یادداشت کنید و گرنه پس از مدتی ذهن‌تان را آشفته می‌کند و بازده را بسیار پایین می‌آورد.) نوشتم:

"چرا همه 2 را 2 می‌بینند؟"

این عجیب نیست؟ وحشیانه نیست؟ این توافق سراسری بر روی 2. افلاطون معقتد بود ذهن ما و ریاضیات در عالمی به نام مُثُل تنظیم شده لذا این توافقات بر سر ریاضیات بین‌مان برقرار است. کاش در عالم مثل، ذهن ما و مکانیک کوانتومی هم با یکدیگر تنظیم می‌شد! من اما مرض درونم خود را نشان داد(نمی‌دانم این اصرار به رفتن راهی غیر از راهی که افراد می‌روند از کجا آمده. حتی از کودکی در من این روند جریان داشته. تا اکنون که چندی پیش دکترفاضل پرسید چرا انقدر اصرار به زدن علیت زمانی دارم.) و در ادامه‌ی سوالم فرضیه‌ی خودم را مطرح کردم:

"شاید گونه‌هایی که 2 را 3 می‌دیدند در روند تکامل حذف شدند"

پقی می‌زنم زیر خنده. بشریت این همه در طول فرگشت جنگید، تمدن‌ها شکل گرفت، تاریخ پیش رفت، نیوتن پرینکیپیا را نوشت، نظریه‌ ریسمان بیان شد، پا روی ما گذاشته شد، شتاب‌دهنده‌ها ساخته شد و این آخری؛ جیمزوب عکس‌هایش را منتشر کرد که تو بشینی کنج خانه و بنویسی چرا همه 2 را 2 می‌بینند! دمت گرم! عالم را متحول کردی!  لاگرانژ هم سن تو بود به دنبال چه بود و تو چه!

 از این تفکرات ژرفم بگذریم، بحثم شگفت‌انگیز بودن ریاضیات بود؛ این کارکرد ریاضیات در عالم. فیزیک‎پیشگان به ای نحو تصمیم گرفتند از زبانی برای توصیف طبیعت استفاده کنند و آن زبان را ریاضی انتخاب کردند. شگفت‌آور نیست که اینقدر زیبا و خوب این زبان جواب داده؟! اصلا چرا باید بتوان با این زبان انقدر قشنگ طبیعت را توصیف کرد؟! چرا این زبان کار می‌کند؟! عجیب شگفت‌انگیز است! عجیب!

در یک دوره‌ای ریاضی‌دانان تصمیم گرفتند که کلا با طبیعت کار نداشته باشند. صرفا روی ریاضی بما هو ریاضی کار کنن؛ کاملا مجرد. چه شد؟ از همیشه بیش‌تر موجب برکت در فیزیک شد! من همواره تاکیدم روی کار خالصانه است! ببینید که تاریخ علم هم با من هم‌نظر است :)))))

ریاضیات عجیب شگفت‌آور است و هروقت که به مسیرم نگاه می‌کنم یکی از مهم‌ترین دلایلی که نمی‌گذارد مسیرم را به فلسفه‌ی محض کج کنم همین است. دل کندن از ریاضی نتوانم.

۰۱/۰۴/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
هارب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی